بلافاصله بعد از حوادث اخیر در تاسیسات نفتی عربستان و طرح ادعای کاهش ۵٫۷ میلیون بشکهای تولید روزانه آن کشور، قیمت جهانی نفت خام با جهش زیادی مواجه شد.این واکنش جهانی به وضوح نشان داد که بازار جهانی همچنان نگران و متاثر از میزان «عرضه» و «تقاضا» است و برخلاف برخی نظرات، نگرانیهای مربوط به برهمخوردن این موازنه است که بر تحولات سیاسی سایه افکنده و سیاست خارجی کشورهای ذینفع را تغییر میدهد.
ترجیح سیاستمداران به گذر از اتفاقات قبلی مشابه با حملات اخیر و اکتفای آنان به موضعگیری لسانی و سکوت نسبی رسانهای به خوبی نشان میدهد که بیم بهمخوردن موازنه نفت بخش مهمی از تصمیمات سیاسی در سطح جهان را تحتالشعاع قرار داده است.
این حملات همچنین تذکری بود برای صادرکنندگان در خاورمیانه و مصرفکنندگان جهانی نفت که «امنیت» یکی از بزرگترین و مهمترین مولفههای موثر بر میزان عرضه و تقاضا نفت است.
در چنین وضعیتی، حساسیت روزافزون ایران که از یک طرف تکیه زیادی بر درآمدهای نفتی دارد و از طرفی با محدودیتهای بیسابقهای در فروش نفت و دریافت وجه آن روبهروست کاملاً توجیهپذیر است.
تحولات و تاثیرات مربوط به حساسیت نوسانات قیمت جهانی امروز نفت بر اقتصاد ایران را باید از مقطع بعد از خروج آمریکا از برجام مورد تحلیل قرار داد، چرا که آغاز تحریمهای نفتی و تشدید تدریجی آن، تبعات غیرقابلانکاری بر منابع دولت گذاشته است. به طوری که براساس آمار غیررسمی، میزان صادرات نفت ایران به کمترین میزان طـی دهههای اخیر رسیده است.
این کاهش کمسابقه با چالشهای مربوط به نقل و انتقالات بانکی توام و باعث شده تا دسترسی به همین منابع ناچیز هم در اغلب موارد بسیار دشوار شود.
برای درک نگرانی کارشناسان در مورد تقلیل صادرات نفتی کشور کافی است مروری بر تحولات مربوط به ایران در حوزه نفت پس از خروج آمریکا از برجام و تبعات افزایش قیمت جهانی نفت داشته باشیم.
با آغاز تدریجی تحریمهای نفتی، بسیاری از صاحبنظران عمدتاً داخلی بر این باور بودند که شوک ناشی از این تصمیم ایالات متحده اثرات مهمی بر قیمت جهانی خواهد گذاشت اما آنچه در بازار نفت رخ داد خلاف این انتظارات بود و بازار جهانی توسط بازیگردانان مهم به نحوی مدیریت شد که حذف تدریجی نفت ایران، کمترین اثر را بر قیمت نفت خام گذاشت و بازار با آرامش نسبی از این تغییر سیاست عبور کرد و با تنظیم عرضه و تقاضا قیمت نفت تثبیت شد.
ایران در حال حاضر با دو تهدید در حوزه نفت و منابع مالی مواجه است. اولین تهدید شامل عدم امکان «فروش نفت» و «دریافت وجوه» آن است و دومین تهدید نیز ناشی از تاثیرگذاری کمبود مستمر عرضه بر «قیمتها» است.
با این سطح از محدودیت و موانع ایجاد شده بینالمللی و در شـرایطی که صادرات نفت (به عنوان مهمترین منبع درآمدی کشور) به حداقل خود رسیده است، افزایش جهانی قیمت نفت میتواند خبری ناگوارتر از تحریمها برای اقتصاد کشور باشد.
زیرا کشورمان علیرغم پیشرفت در برخی حوزهها، همچنان واردکننده بسیاری از کالاها و خدمات است و افزایش «مستمر» قیمت جهانی نفت خام (در صورت وقوع) لاجرم بر قیمت تمام شده کالاها و خدمات وارداتی خریداری شده میافزاید و هزینههای بیشتری را به کشور تحمیل مینماید.
به هر حال همانطور که مقامهای رسمی کشور مکررا تاکید میکنند حفظ و تثبیت امنیت منطقه (که تاثیر مستقیم بر میزان عرضه و قیمت نفت در جهان دارد) باید به عنوان اصل کلی مورد پذیرش تمام کشورهای همسایه قرار گیرد. البته ضرورت حفظ امنیت منطقه برای کشورمان که مورد تحریمهای نفتی و بانکی قرار دارد از اهم الزامات است.
زیرا ایران در حال حاضر با دو تهدید در حوزه نفت و منابع مالی مواجه است. اولین تهدید شامل عدم امکان «فروش نفت» و «دریافت وجوه» آن است و دومین تهدید نیز ناشی از تاثیرگذاری کمبود مستمر عرضه بر «قیمتها» است که قیمت تمام شده کالا و خدمات ضروری وارداتی را افزایش داده و کلاف معظلات دخل و خرج کشور را پیچیدهتر میکند.
لینک یادداشت در سایت تجارت نیوز